خلاصه کتاب در لباس مرجعیت ( نویسنده وحید خضاب، محمداسماعیل پسندیده، سید محمدحسین آل صاحب فصول )

کتاب «در لباس مرجعیت» به بررسی ابعاد زندگی و مواضع آیت الله سید کاظم شریعتمداری و آیت الله منتظری می پردازد که هر یک به دلایلی، از جنبش اصلی روحانیت و مرجعیت در تاریخ تشیع فاصله گرفتند. این اثر با تحلیل اسناد و روایات تاریخی، زوایای پنهان و پیچیدگی های نقش این دو شخصیت محوری را در بستر انقلاب اسلامی روشن می سازد.

کتاب «در لباس مرجعیت» اثر وحید خضاب، محمداسماعیل پسندیده و سید محمدحسین آل صاحب فصول، به عنوان جلد دوم از مجموعه ارزشمند «آنچه گذشت» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است. این کتاب عمیقاً به تحلیل زندگی و مواضع دو تن از برجسته ترین روحانیون شیعه در دوران معاصر ایران، یعنی آیت الله سید کاظم شریعتمداری و آیت الله حسینعلی منتظری، می پردازد. هدف اصلی این اثر، بررسی مسیر فکری و عملی این دو شخصیت است که در مقاطعی حساس، از خط اصلی جنبش روحانیت و مرجعیت شیعه در ایران فاصله گرفتند. اهمیت این کتاب نه تنها در ارائه یک روایت تاریخی دقیق و مستند است، بلکه در روشن سازی پیچیدگی ها و چالش های درونی انقلاب اسلامی و پس از آن نیز نقش بسزایی دارد. این محتوا به عنوان یک منبع تحلیلی و جامع، خواننده را با جوهره اصلی کتاب و استدلال های کلیدی نویسندگان آن آشنا می سازد.

کتاب «در لباس مرجعیت»: نویسندگان، ناشر و اهمیت آن

کتاب «در لباس مرجعیت» نتیجه تلاش پژوهشی دقیق و مستند سه نویسنده برجسته، وحید خضاب، محمداسماعیل پسندیده و سید محمدحسین آل صاحب فصول است. این نویسندگان که سابقه طولانی در تحقیقات تاریخی و مطالعات انقلاب اسلامی دارند، با رویکردی تحلیلی و مبتنی بر اسناد، به بررسی ابعاد کمتر دیده شده از تاریخ معاصر ایران پرداخته اند. انتشارات سوره مهر، که خود ناشری معتبر در زمینه تولید محتوای تاریخی و پژوهشی است، این اثر را در قالب مجموعه «آنچه گذشت» منتشر کرده و بر اعتبار و جایگاه علمی آن افزوده است. این مجموعه با تمرکز بر بازخوانی اسناد و روایات تاریخی، به دنبال ارائه تصویری جامع و بی طرفانه از حوادث و شخصیت های تأثیرگذار در تاریخ انقلاب اسلامی است.

اهمیت مطالعه کتاب «در لباس مرجعیت» در چند نکته کلیدی نهفته است:

1. روشن سازی زوایای پنهان: این کتاب با اتکا به اسناد دست اول، به ویژه اسناد ساواک و مکاتبات داخلی، بسیاری از تناقضات و ابهامات موجود در مورد مواضع آیت الله شریعتمداری و آیت الله منتظری را برملا می کند.
2. تحلیل عمیق شخصیت ها: فراتر از روایت صرفاً وقایع، کتاب به تحلیل روانشناختی و فکری این دو مرجع می پردازد و دلایل تغییر رویکرد و نهایتاً فاصله گرفتن آن ها از جریان اصلی انقلاب را کالبدشکافی می کند.
3. منبع معتبر برای پژوهشگران: برای دانشجویان، پژوهشگران تاریخ معاصر و علاقه مندان به علوم سیاسی، این اثر یک منبع ارزشمند برای فهم پیچیدگی های جنبش روحانیت، مرجعیت شیعه و ساختار سیاسی پس از انقلاب است.
4. فهم چالش های درونی انقلاب: با مطالعه این کتاب، خواننده درک عمیق تری از چالش ها، اختلافات داخلی و نقاط عطف سرنوشت ساز در مسیر تکوین و تثبیت نظام جمهوری اسلامی پیدا می کند.

بخش اول: زندگی و مواضع آیت الله سید کاظم شریعتمداری

کتاب «در لباس مرجعیت» بخش قابل توجهی از محتوای خود را به تحلیل زندگی و مواضع آیت الله سید کاظم شریعتمداری اختصاص داده است. این بررسی شامل دوران ولادت تا وفات ایشان می شود و تلاش دارد تا نقاط حساس و تأثیرگذار در زندگی سیاسی وی را با دقت مورد کاوش قرار دهد.

از ولادت تا آغاز نهضت امام خمینی

آیت الله سید کاظم شریعتمداری در سال ۱۲۸۳ شمسی در تبریز متولد شد. او تحصیلات اولیه خود را در همان شهر آغاز کرد و سپس برای تکمیل دروس حوزوی به قم و نجف عزیمت نمود. دوران جوانی و تحصیل ایشان همزمان با تحولات سیاسی و اجتماعی مهمی در ایران بود. یکی از نقاط قابل توجه در زندگی اولیه ایشان، نقش آفرینی در حوادث آذربایجان و دوران حکومت پیشه وری است. کتاب به این موضوع اشاره می کند که آیت الله شریعتمداری در این مقطع، تلاش هایی برای میانجی گری و کاهش تنش ها انجام داده است.

پس از اتمام تحصیلات و بازگشت به قم، آیت الله شریعتمداری فعالیت های علمی و فرهنگی خود را آغاز کرد. او از جمله بنیان گذاران و نویسندگان اصلی نشریه تأثیرگذار «مکتب اسلام» بود که در دهه ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰ نقش مهمی در روشنگری و آگاهی بخشی دینی و سیاسی ایفا کرد. این نشریه محفلی برای پرورش اندیشه های نوین در حوزه علمیه قم محسوب می شد و آیت الله شریعتمداری از این طریق، نفوذ فکری و اجتماعی قابل توجهی پیدا کرد.

شریعتمداری و اولین جرقه های انقلاب (دهه ۴۰)

رحلت آیت الله العظمی بروجردی در سال ۱۳۴۰، خلاء بزرگی در مرجعیت شیعه ایجاد کرد و زمینه را برای ظهور مراجع جدید فراهم آورد. در این مقطع، آیت الله شریعتمداری به عنوان یکی از مراجع تقلید مطرح شد. با آغاز نهضت امام خمینی و اعتراضات علیه سیاست های رژیم پهلوی در دهه ۴۰، مواضع آیت الله شریعتمداری در برابر وقایع مختلف، به یکی از محورهای تحلیل کتاب تبدیل می شود.

این کتاب به مواضع ایشان در برابر تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی و نیز انقلاب سفید شاه و ملت می پردازد. در جریان حادثه فیضیه در فروردین سال ۱۳۴۲ و همچنین وقایع پانزده خرداد همان سال، که با سرکوب شدید روحانیون و مردم همراه بود، آیت الله شریعتمداری در کنار دیگر مراجع، واکنش هایی از خود نشان داد. با این حال، روایت کتاب بر این نکته تأکید دارد که مواضع و عملکرد ایشان در مقایسه با امام خمینی، رویکردی متفاوت داشته است. نویسندگان کتاب با استناد به اسناد و تحلیل های خود، به این نتیجه می رسند که آیت الله شریعتمداری پس از مدتی، به نوعی «ترک مبارزه» کرده و به دنبال «کسب اعتبار در دستگاه» پهلوی بوده است. این تحلیل یکی از نقاط مرکزی و بحث برانگیز کتاب در بخش مربوط به ایشان است که با ارائه مستندات، تلاش دارد این ادعا را به اثبات برساند.

شریعتمداری پس از پیروزی انقلاب و چالش ها

با پیروزی انقلاب اسلامی در بهمن ۱۳۵۷، نقش و مواضع آیت الله شریعتمداری وارد فاز جدیدی شد. کتاب به دقت مواضع ایشان را در قبال حوادث و تصمیمات کلیدی پس از انقلاب، از جمله همه پرسی انتخاب نوع حکومت و انتخابات خبرگان قانون اساسی مورد بررسی قرار می دهد. یکی از مهمترین نقاط افتراق، دیدگاه ایشان در برابر تصویب اصل ولایت فقیه در قانون اساسی بود که با مخالفت هایی از سوی وی همراه شد.

«در لباس مرجعیت» همچنین به تحلیل تحرکات «حزب خلق مسلمان» در قم و تبریز می پردازد. این حزب، که در دوران اوایل انقلاب فعالیت می کرد، در مقاطعی با آیت الله شریعتمداری ارتباطات نزدیکی داشت و حمایت هایی از ایشان دریافت می کرد. کتاب به بررسی دقیق نقش آیت الله شریعتمداری در این تحرکات و پیامدهای آن بر فضای سیاسی کشور می پردازد. علاوه بر این، بر اساس اسناد لانه جاسوسی آمریکا، ارتباطاتی میان آیت الله شریعتمداری و مقامات آمریکایی نیز افشا شد که کتاب به آن اشاره کرده و تحلیل های مربوطه را ارائه می دهد.

یکی از مهمترین رخدادهایی که به نام آیت الله شریعتمداری گره خورد، واقعه کودتای نوژه و توطئه قطب زاده بود. این کتاب با جزئیات به بررسی ابعاد این کودتا و نقش احتمالی آیت الله شریعتمداری در آن می پردازد و مستنداتی را ارائه می دهد که نشان دهنده ارتباطاتی میان او و عوامل این کودتا بوده است. نتایج این وقایع و افشای برخی اسناد، به اعلام عدم صلاحیت برای مرجعیت توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم و سرنوشت دارالتبلیغ اسلامی که توسط ایشان تأسیس شده بود، منجر شد. این حوادث، نقطه عطفی در زندگی عمومی و سیاسی آیت الله شریعتمداری محسوب می شوند که کتاب به دقت به آن ها پرداخته است.

کتاب «در لباس مرجعیت» آشکار می کند که چگونه پس از رحلت آیت الله بروجردی، رژیم پهلوی با گمان اینکه روحانیت توان مقابله ندارد، شروع به اجرای طرح هایی نظیر تصویب نامه انجمن های ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید کرد. اما ایستادگی قاطع امام خمینی (ره) در برابر این اقدامات، برنامه های رژیم را با شکست مواجه ساخت و در نهایت به خشم و سرکوب شدید وقایعی همچون فیضیه منجر شد. در این فضای پر از رعب و وحشت، بیانیه شجاعانه امام خمینی نشان داد که مبارزه علیه ستم و استبداد ادامه دارد و «شاه دوستی» چیزی جز غارتگری و هتک حرمت اسلام نیست.

بخش دوم: مقایسه مواضع علنی و غیرعلنی آیت الله شریعتمداری

یکی از برجسته ترین و مهمترین بخش های کتاب «در لباس مرجعیت»، به مقایسه دقیق و تحلیلی مواضع علنی و غیرعلنی آیت الله سید کاظم شریعتمداری اختصاص دارد. این بخش، به عنوان نقطه ثقل رویکرد پژوهشی کتاب، پرده از بسیاری از ابهامات برمی دارد و روایتی متفاوت از چهره عمومی ایشان ارائه می دهد.

رویکرد پژوهشی کتاب

نویسندگان کتاب برای انجام این مقایسه، از یک متدولوژی دقیق و مستند بهره برده اند. محور اصلی این رویکرد، تشریح چگونگی بررسی اسناد ساواک است. این اسناد که شامل گزارش های محرمانه، شنود مکالمات، گزارش جلسات پنهانی و تحلیل های دستگاه امنیتی رژیم پهلوی می شود، در کنار بیانیه ها و مصاحبه های علنی آیت الله شریعتمداری قرار گرفته اند. این دو دسته از منابع، که به ظاهر متناقض به نظر می رسند، زیر ذره بین تحلیل نویسندگان قرار گرفته اند تا تصویر روشن تری از واقعیت ها ارائه شود. این روش پژوهشی، امکان بازخوانی و درک عمیق تر از پیچیدگی های سیاسی و مذهبی آن دوران را فراهم می آورد.

تناقضات آشکار و مستندات

کتاب «در لباس مرجعیت» با ارائه مثال های ملموس و مستند، تناقضات آشکاری را در مواضع آیت الله شریعتمداری به نمایش می گذارد. به عنوان مثال، در حالی که در بسیاری از بیانیه ها و اظهارات علنی، ایشان از امام خمینی و جنبش انقلاب حمایت می کردند و با رژیم پهلوی مخالفت نشان می دادند، اسناد ساواک «نکات دیگر» را فاش می کند. این نکات شامل گزارش هایی از جلسات پنهانی با مقامات رژیم، محتوای شنود منزل ایشان و مکاتبات غیرعلنی است که حکایت از موضع گیری های متفاوت و گاه کاملاً متضاد دارد.

نویسندگان کتاب، این دوگانگی رفتاری را تحلیل کرده و دلایل احتمالی آن را بررسی می کنند. این دلایل می توانند شامل ملاحظات سیاسی، ترس از سرکوب، تلاش برای حفظ جایگاه مرجعیت یا حتی امید به اصلاح رژیم از درون باشد. پیامدهای این دوگانگی بر جنبش روحانیت نیز به دقت مورد تحلیل قرار گرفته است. این بخش از کتاب به خواننده کمک می کند تا درک کند که چگونه در دوران انقلاب، بسیاری از شخصیت ها در محیطی پیچیده و پر از فشار، مجبور به اتخاذ مواضعی دوگانه می شدند و این امر چه تأثیری بر سیر وقایع و سرنوشت افراد و نهضت داشته است. این تحلیل نه تنها به شناخت بهتر آیت الله شریعتمداری کمک می کند، بلکه بینشی عمیق تر نسبت به ماهیت پنهان و آشکار مبارزات سیاسی آن دوره ارائه می دهد.

بخش سوم: آیت الله منتظری و فراز و فرودهای رابطه با قوه ی قضائیه

کتاب «در لباس مرجعیت» در بخش دیگری از محتوای خود به بررسی زندگی و مواضع آیت الله حسینعلی منتظری می پردازد. تمرکز این بخش بر روی نقش ایشان در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و دلایل انتقادات مکرر او به این نهاد است.

نقش آیت الله منتظری در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی

پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آیت الله منتظری یکی از شخصیت های کلیدی و تأثیرگذار در تأسیس و اداره نهادهای جمهوری اسلامی بود. او مسئولیت های حساسی را در دستگاه قضایی بر عهده گرفت که از مهمترین آن ها می توان به ریاست دیوان عالی کشور اشاره کرد. این مسئولیت، ایشان را در جایگاه تصمیم گیری و نظارت بر عالی ترین سطوح قضایی کشور قرار داد. با این حال، نکته قابل توجه این است که با وجود این جایگاه رفیع، اغلب انتقادات تند و صریح آیت الله منتظری به همین دستگاه وارد می شد. این تناقض در مسئولیت و انتقاد، یکی از موضوعات اصلی تحلیل کتاب است.

کتاب سعی دارد ریشه های این انتقادات را بررسی کند. این امر شامل تحلیل دیدگاه های فقهی و سیاسی آیت الله منتظری درباره نحوه اجرای عدالت، حقوق متهمین، و نقش دستگاه قضایی در جامعه می شود. او همواره بر اهمیت رعایت حقوق شرعی و قانونی افراد، حتی در شرایط انقلابی و پس از آن، تأکید داشت. این دیدگاه ها، در مواردی منجر به بروز اختلافات جدی میان ایشان و سایر مسئولان نظام می شد و بنیان گذار روابط پرفراز و نشیب او با قوه قضائیه گردید.

ارتباط با مجاهدین خلق و تأثیرات آن

یکی از نقاط حساس و بحث برانگیز در زندگی سیاسی آیت الله منتظری، ارتباطات و تأثیرپذیری او از سازمان مجاهدین خلق است. کتاب «در لباس مرجعیت» با استناد به منابع و اسناد مختلف، از جمله منابع داخلی سازمان مجاهدین خلق، به چگونگی تأثیرگذاری این سازمان بر ذهنیت آیت الله منتظری می پردازد. این تأثیرگذاری، نه تنها بر مواضع سیاسی او، بلکه بر دیدگاه هایش نسبت به مسائل داخلی کشور، به ویژه وضعیت زندانیان و دستگاه قضایی، تأثیر بسزایی داشت.

کتاب همچنین به تبیین دیدگاه امام خمینی (ره) درباره تأثیرپذیری آیت الله منتظری از مجاهدین خلق می پردازد. امام خمینی در پیام ها و سخنرانی های خود بارها به این موضوع اشاره کرده و از آن ابراز نگرانی نموده بود. او معتقد بود که اطلاعات و تحلیل هایی که به آیت الله منتظری می رسد، غالباً از فیلتر سازمان مجاهدین خلق عبور کرده و این امر، باعث برداشت های نادرست و تصمیم گیری های اشتباه از سوی ایشان شده است.

در مقابل، آیت الله منتظری بارها این تأثیرپذیری را تکذیب می کرد. کتاب در این بخش، به بررسی تکذیب های ایشان و «کلید قضیه» می پردازد. «کلید قضیه» در اینجا به شیوه هایی اشاره دارد که سازمان مجاهدین خلق برای واقعی جلوه دادن شایعات، به ویژه شایعه شکنجه در زندان ها، به کار می گرفت. این سازمان با مشی تشکیلاتی خاص خود، سعی در جمع آوری و ارائه اطلاعاتی یک طرفه و گاه تحریف شده به آیت الله منتظری داشت تا از این طریق، او را به موضع گیری علیه نظام و دستگاه قضایی ترغیب کند. این بخش از کتاب با ارائه مستندات، تلاش دارد تا این روند تأثیرگذاری و پیامدهای آن را روشن کند.

بخش چهارم: ادعای شکنجه در زندان ها و جدایی آیت الله منتظری از نظام

یکی از مهمترین و حساس ترین بخش های کتاب «در لباس مرجعیت»، به بررسی ادعاهای مربوط به شکنجه در زندان ها و نقش آن در جدایی آیت الله منتظری از نظام جمهوری اسلامی اختصاص دارد. این موضوع نه تنها به دلیل حساسیت های تاریخی و حقوق بشری از اهمیت بالایی برخوردار است، بلکه به عنوان نقطه عطفی در روابط آیت الله منتظری با نظام، به دقت مورد تحلیل قرار گرفته است.

مهمترین ایراد آیت الله منتظری به جمهوری اسلامی

کتاب اشاره می کند که مهمترین و اساسی ترین ایراد آیت الله منتظری به جمهوری اسلامی، موضوع ادعاهای مربوط به شکنجه و بدرفتاری با زندانیان در زندان ها بود. او بر اساس گزارش هایی که دریافت می کرد (که در بخش قبل به منبع این گزارش ها – یعنی سازمان مجاهدین خلق – اشاره شد)، به شدت نسبت به این مسائل اعتراض داشت و آن ها را مغایر با مبانی اسلامی و اصول انسانی می دانست. این ادعاها و اصرار آیت الله منتظری بر پیگیری آن ها، به تدریج تبدیل به مهمترین نقطه اختلاف میان او و مسئولان نظام شد و فضای ارتباطی او با رهبر انقلاب و سایر ارکان حکومتی را به شدت تحت تأثیر قرار داد.

«در لباس مرجعیت» برای روشن کردن این ادعاها و بررسی صحت و سقم آن ها، به «منابع دست اول» ارجاع می دهد. این منابع شامل گزارش های رسمی، شهادت شاهدان عینی، بررسی های قضایی و تحلیل های کارشناسان است که در کتاب برای ارائه یک تصویر جامع و مستند از وضعیت آن دوره به کار گرفته شده اند. کتاب تلاش می کند تا با ارائه این مستندات، به خواننده کمک کند تا با دیدی واقع بینانه به این ادعاها و واکنش های متقابل نظام نسبت به آن ها بنگرد. این بخش، به دلیل طرح مسائل حساس، با دقت و رویکردی تحلیلی به موضوع می پردازد.

تأثیر این موضوع بر سرنوشت ایشان

ادعاهای مربوط به شکنجه در زندان ها و پافشاری آیت الله منتظری بر آن ها، نقش تعیین کننده ای در تیره شدن روابط آیت الله منتظری با نظام و مسئولان عالی رتبه کشور داشت. این موضوع، به تدریج اعتماد میان او و امام خمینی را کاهش داد و به اوج گیری اختلافات انجامید. در نهایت، اوج این اختلافات با نگارش نامه هایی از سوی امام خمینی خطاب به آیت الله منتظری و سپس اعلام کناره گیری ایشان از قائم مقامی رهبری همراه شد. این رویداد، نقطه عطفی تاریخی در حیات سیاسی و اجتماعی آیت الله منتظری و یکی از حساس ترین فصول تاریخ انقلاب اسلامی است.

کتاب به تحلیل عمیق نقش این ادعاها در این جدایی می پردازد و نشان می دهد که چگونه مجموعه ای از عوامل، از جمله اطلاعات دریافتی، دیدگاه های فقهی-سیاسی، و فشارهای بیرونی، منجر به اتخاذ مواضعی از سوی آیت الله منتظری شد که نهایتاً به کنار گذاشته شدن او از یکی از حساس ترین مناصب در نظام جمهوری اسلامی انجامید. این بخش از کتاب، با ارائه مستندات و تحلیل های دقیق، تلاش دارد تا خواننده را با پیچیدگی ها و پیامدهای این رویداد مهم آشنا سازد.

تحلیل و جمع بندی نهایی

کتاب «در لباس مرجعیت» به قلم وحید خضاب، محمداسماعیل پسندیده و سید محمدحسین آل صاحب فصول، اثری ارزشمند و تأثیرگذار در حوزه تاریخ معاصر ایران و انقلاب اسلامی محسوب می شود. این کتاب با رویکردی تحلیلی و مستند، به بررسی ابعاد زندگی، مواضع و دلایل «کناره گیری» دو شخصیت برجسته مرجعیت شیعه، آیت الله سید کاظم شریعتمداری و آیت الله حسینعلی منتظری، از جریان اصلی انقلاب و روحانیت می پردازد.

دیدگاه های اصلی کتاب درباره آیت الله شریعتمداری، بر پایه مقایسه مواضع علنی و غیرعلنی ایشان استوار است. کتاب با استناد به اسناد ساواک و گزارش های محرمانه، به تناقضات آشکار میان بیانیه های انقلابی و اقدامات پشت پرده او اشاره می کند. این تحلیل نشان می دهد که چگونه آیت الله شریعتمداری پس از اوج گیری مبارزات انقلابی در دهه ۴۰، به نوعی «ترک مبارزه» کرده و در مقاطعی، مواضعی متفاوت از جریان اصلی انقلاب اتخاذ کرده است. ارتباط او با حزب خلق مسلمان و وقایعی مانند کودتای نوژه و توطئه قطب زاده، از جمله مواردی است که کتاب به تفصیل به آن می پردازد و در نهایت به اعلام عدم صلاحیت برای مرجعیت ایشان منجر شد.

در مورد آیت الله منتظری، کتاب بر نقش ایشان در دستگاه قضایی جمهوری اسلامی و سپس انتقادات مکرر او به این دستگاه تمرکز دارد. نقطه ثقل تحلیل در این بخش، تأثیرپذیری آیت الله منتظری از سازمان مجاهدین خلق و چگونگی انتقال اطلاعات تحریف شده، به ویژه در مورد ادعای شکنجه در زندان ها، به ایشان است. کتاب با تبیین دیدگاه امام خمینی درباره این تأثیرپذیری و بررسی مشی تشکیلاتی مجاهدین خلق، به تحلیل چگونگی تیره شدن روابط آیت الله منتظری با نظام و در نهایت، کناره گیری ایشان از قائم مقامی رهبری می پردازد.

نقاط قوت و رویکرد پژوهشی کتاب «در لباس مرجعیت» در چند محور قابل توجه است:

• استفاده از اسناد کمتر دیده شده: کتاب با اتکا به اسناد دست اول و کمتر منتشر شده، به ویژه اسناد ساواک و مکاتبات داخلی، تصویری دقیق تر و مستند از وقایع ارائه می دهد.
• تحلیل عمیق و چندجانبه: فراتر از روایت صرف، کتاب به تحلیل دلایل، پیامدها و پیچیدگی های مواضع و تصمیمات شخصیت ها می پردازد.
• رویکرد بی طرفانه و مستند: نویسندگان تلاش کرده اند تا با ارائه مستندات، قضاوت نهایی را به خواننده واگذار کنند و از هرگونه پیش داوری پرهیز نمایند.

اهمیت این کتاب برای درک پیچیدگی ها، اختلافات و چالش های درونی انقلاب اسلامی و پس از آن، غیرقابل انکار است. «در لباس مرجعیت» به خواننده کمک می کند تا با نگاهی عمیق تر به تاریخ معاصر ایران، به درک بهتری از چرایی و چگونگی برخی وقایع و تغییر مواضع شخصیت های کلیدی دست یابد. مطالعه این اثر، نه تنها برای پژوهشگران تاریخ، بلکه برای هر علاقه مند به شناخت واقعیت های انقلاب اسلامی، فرصتی مغتنم برای تأمل و پژوهش بیشتر در زوایای مختلف تاریخ فراهم می آورد. این کتاب، دعوتی است به بازخوانی دقیق و هوشمندانه گذشته برای فهم بهتر زمان حال.

مشخصات کتاب و منابع

برای آن دسته از خوانندگانی که علاقه مند به مطالعه کامل و عمیق کتاب «در لباس مرجعیت» هستند، در ادامه مشخصات کامل این اثر پژوهشی ارائه می شود:

عنوان	مشخصات
نام کامل کتاب	در لباس مرجعیت
نویسندگان	وحید خضاب، محمداسماعیل پسندیده، سید محمدحسین آل صاحب فصول
ناشر	انتشارات سوره مهر
سال انتشار (شمسی)	۱۳۹۶ (چاپ اول)
شابک	978-600-03-0355-6
مجموعه	آنچه گذشت (جلد دوم)
تعداد صفحات	۱۴۴ صفحه (نسخه چاپی)
موضوع	تاریخ معاصر ایران، انقلاب اسلامی، روحانیت و مرجعیت

این کتاب به دلیل رویکرد مستند و تحلیلی خود، می تواند منبعی غنی برای مطالعات و تحقیقات بیشتر در مورد شخصیت های مورد بحث و رویدادهای تاریخی مرتبط با انقلاب اسلامی باشد. مطالعه دقیق آن به درک عمیق تر از پیچیدگی های سیاسی و اجتماعی آن دوران کمک شایانی خواهد کرد.