خلاصه کتاب غفلت و رسانه های فراگیر | یوسفعلی میرشکاک

خلاصه کتاب غفلت و رسانه های فراگیر ( نویسنده یوسفعلی میرشکاک )
کتاب غفلت و رسانه های فراگیر اثر یوسفعلی میرشکاک، مجموعه ای عمیق از مقالات است که به تحلیل بنیانی پدیده غفلت در بستر رسانه های مدرن می پردازد و نسبت انسان معاصر با جهان و خویشتن را در پرتو تأثیر این رسانه ها واکاوی می کند.
یوسفعلی میرشکاک، نامی آشنا در سپهر ادبیات، فلسفه، و نقد فرهنگی معاصر ایران است. او که شاعری توانا، نویسنده ای چیره دست و متفکری ژرف اندیش به شمار می رود، همواره با نگاهی منتقدانه به مسائل جامعه، فرهنگ، و انسان امروز پرداخته است. در میان آثار پرشمار او، کتاب «غفلت و رسانه های فراگیر» جایگاهی ویژه دارد. این اثر نه صرفاً یک تحلیل ساده از رسانه ها، بلکه کاوشی فلسفی و هستی شناسانه در مفهوم «غفلت» و نسبت آن با ابزارهای ارتباطی نوین است.
این کتاب که مجموعه ای از مقالات مستقل اما به هم پیوسته را در بر می گیرد، به موضوعاتی چون فرهنگ، سینما، رسانه، آزادی، و همچنین نقد و تحلیل آثار چهره های برجسته ادبی چون اخوان ثالث و جلال آل احمد می پردازد. میرشکاک در این مجموعه مقالات، تنها به نقد ظاهری رسانه ها بسنده نمی کند، بلکه به ریشه های عمیق تر تأثیرات آن ها بر روح و روان بشر، به ویژه در جوامع شرقی، می پردازد. هدف نهایی از نگارش این مقاله، ارائه یک دید جامع و عمیق از این اثر شاخص یوسفعلی میرشکاک است تا خوانندگان علاقه مند بتوانند با مفاهیم اصلی، استدلال های محوری و پیام های کلیدی آن آشنا شوند و به درکی کامل از اندیشه های نویسنده در این حوزه دست یابند.
معرفی اجمالی کتاب: از انتشار تا ساختار کلی
کتاب غفلت و رسانه های فراگیر نخستین بار در سال ۱۳۶۹ توسط حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی منتشر شد و چاپ های بعدی آن از سوی انتشارات سوره مهر به بازار آمد. این اثر با توجه به زمان نگارش مقالات آن، از جمله اولین تحلیل های جدی و فلسفی در باب رسانه های جمعی در ایران به شمار می رود. کتاب در قالب یک مجموعه مقالات ارائه شده است، بدین معنا که هر فصل، یک مقاله مستقل با موضوعی خاص را شامل می شود، اما تمامی آن ها در یک نخ تسبیح فکری و مفهومی به یکدیگر پیوند خورده اند و به بسط اندیشه های مرکزی میرشکاک درباره غفلت و تأثیر رسانه ها کمک می کنند.
ساختار کتاب، خواننده را با تنوع موضوعی مواجه می سازد؛ از نقد مستقیم سینما و ماهواره گرفته تا بررسی مفاهیم ادبی و فلسفی در بستر نقد فرهنگی. این تنوع نشان می دهد که میرشکاک، تأثیر رسانه را تنها به حوزه ارتباطات محدود نمی بیند، بلکه آن را پدیده ای فراگیر می داند که تمامی جنبه های حیات فرهنگی و فکری بشر را تحت تأثیر قرار می دهد. مقالات کتاب، هر یک دریچه ای به سوی نگاه ژرف بین میرشکاک به جهان امروز می گشایند و به هم افزایی مفاهیم کلیدی مطرح شده در آن کمک می کنند.
مفاهیم کلیدی و محوری در اندیشه میرشکاک
برای درک عمیق کتاب غفلت و رسانه های فراگیر، لازم است به مفاهیم بنیادینی که یوسفعلی میرشکاک در این اثر به آن ها می پردازد، توجه ویژه ای شود. این مفاهیم، ستون های اصلی منظومه فکری او در نقد رسانه و فرهنگ به شمار می روند و به خواننده کمک می کنند تا لایه های زیرین تحلیل های او را دریابد.
مفهوم غفلت: ریشه ها و ابعاد
«غفلت» در اندیشه میرشکاک، فراتر از یک بی توجهی ساده یا فراموشی روزمره است. این مفهوم، هسته اصلی نقد او را تشکیل می دهد و به معنای عدم توجه به حقیقت هستی، فراموشی خویشتن حقیقی انسان، و بی تفاوتی نسبت به مسائل اساسی و بنیادین وجود است. میرشکاک معتقد است که انسان معاصر، در یک «ناخودآگاهی» عمیق فرو رفته است؛ ناخودآگاهی ای که او را از درک واقعیت های بنیادین دور ساخته و به سطح بینی و سطحی نگری سوق می دهد.
رسانه های فراگیر در این میان، نه تنها به این غفلت دامن می زنند، بلکه از آن تغذیه کرده و آن را تشدید می کنند. آن ها با بمباران اطلاعات بی اهمیت و تصاویر کاذب، ذهن انسان را از حقایق دور کرده و او را درگیر جهانی مجازی و ساختگی می سازند. این غفلت، نه تنها در سطح فردی، بلکه در ابعاد اجتماعی و فرهنگی نیز نمود پیدا می کند و جامعه را به سوی انفعال و پذیرش بی چون و چرای هر آنچه از طریق رسانه ها القا می شود، سوق می دهد.
تحلیل رسانه های فراگیر: ابزار جعل و جهل
نگاه میرشکاک به رسانه های مدرن مانند سینما، تلویزیون و ماهواره، نگاهی عمیقاً انتقادی است. او این رسانه ها را تنها ابزارهای بی طرف برای انتقال اطلاعات نمی بیند، بلکه آن ها را «ابزارهای نشر جعل و جهل» می داند. از نظر او، ماهیت این رسانه ها به گونه ای است که امکان تحریف واقعیت، ساختن دنیایی مجازی و ترویج افکاری سطحی و غیرواقعی را فراهم می آورند.
تأثیرات روانی و اجتماعی این رسانه ها بر ذهن و فرهنگ مخاطب بسیار گسترده است. آن ها با نمایش پیوسته تصاویر و داستان های ساختگی، قدرت تمییز واقعیت از خیال را از مخاطب سلب می کنند و او را به موجودی مصرف گرا و منفعل تبدیل می نمایند. میرشکاک این پدیده را «شعبده ماهواره» می نامد؛ شعبده ای که ذهن انسان را مسحور کرده و او را از تفکر عمیق و مواجهه با حقیقت بازمی دارد.
کنش پذیری در برابر کنش مندی: انفعال مدرن
یکی از مفاهیم کلیدی در تحلیل میرشکاک، تقابل میان «کنش پذیری» و «کنش مندی» است. او انسان معاصر را عمدتاً «کنش پذیر» می داند؛ موجودی منفعل که به جای تأثیرگذاری بر جهان و تفکر فعالانه، در برابر رویدادها، اطلاعات و القائات رسانه ای تسلیم می شود. این کنش پذیری، در واقع نقابی برای «عافیت طلبی» است؛ تمایل به دوری از رنج و مسئولیت تفکر و انتخاب. انسانی که به غفلت دچار شده، به دنبال راحتی و گریز از حقیقت است و رسانه ها این بستر را برای او فراهم می آورند.
در مقابل، «کنش مندی» به معنای فعال بودن، تفکر نقادانه و تأثیرگذاری بر جهان است. میرشکاک، انسان را به سمت بازیابی کنش مندی دعوت می کند؛ حالتی که در آن، فرد به جای پذیرش کورکورانه، به ارزیابی، تحلیل و انتخاب آگاهانه می پردازد. این گذار از کنش پذیری به کنش مندی، نیازمند بیداری از غفلت و بازگشت به خویشتن خویش است.
عافیت طلبی نقاب کنش پذیری است و در چشم انداز من سراپای صورت و معنای بشر نسناس شدۀ امروز تعریفی جز کنش پذیری را سزاوار نیست. پس نمی توان در شرق و غرب عالم کسی را یافت که یکسره از عافیت طلبی تهی باشد.
دعوت به خودآگاهی و دل آگاهی: راه رهایی
میرشکاک معتقد است که رهایی از دام غفلت و تأثیرات مخرب رسانه های فراگیر، تنها با دستیابی به «خودآگاهی» و «دل آگاهی» ممکن است. او تلاش می کند تا خواننده را به «عبور از ناخودآگاهی» فرا بخواند؛ مسیری که در آن، فرد به حقیقت خویشتن و جایگاه خود در هستی پی می برد. این مسیر، از طریق «گفتگو با خود» آغاز می شود؛ گفتگویی درونی که به شناخت نقاط ضعف و قوت، ترس ها و امیدها، و در نهایت به بیداری از خواب غفلت منجر می شود.
«دل آگاهی» نیز به معنای آگاهی عمیق تر و بصیرت شهودی است که فراتر از درک صرفاً عقلی قرار می گیرد. با دل آگاهی، انسان می تواند حقایق را نه از طریق واسطه های رسانه ای، بلکه از طریق شهود درونی خود دریابد. این بیداری، مقدمات «مرگ آگاهی» را نیز فراهم می کند؛ درک فناپذیری و محدودیت وجود، که انسان را به سوی معنای حقیقی زندگی و دوری از لذات زودگذر سوق می دهد.
توّلی و تبرّی به عنوان راهکار: مقاومت فرهنگی
در منظومه فکری میرشکاک، مفهوم «توّلی و تبرّی» به عنوان یک راهکار بنیادین برای مواجهه با غفلت و رسانه های فراگیر مطرح می شود. این دو مفهوم که ریشه در اندیشه اسلامی دارند، به معنای دوستی با حق و بیزاری از باطل هستند. میرشکاک این دو را نه فقط در حوزه اعتقادی، بلکه در عرصه فرهنگی و اجتماعی نیز کاربردی می داند.
«تولّی» به معنای گرویدن و دل بستن به حقیقت، حکمت و آنچه که انسان را به سوی کمال سوق می دهد، است. این مفهوم در برابر پذیرش منفعلانه هر آنچه از رسانه ها القا می شود، قرار می گیرد. «تبرّی» نیز به معنای بیزاری و دوری جستن از باطل، جهل، جعل و هر آنچه که انسان را از حقیقت دور می سازد، است. این رویکرد، در واقع یک نوع «مقاومت فرهنگی و رسانه ای» را پیشنهاد می دهد؛ مقاومتی فعالانه که از طریق آن، انسان می تواند مرزهای خود را در برابر هجوم محتوای سمی رسانه ها حفظ کرده و به جای پذیرش کورکورانه، به انتخاب آگاهانه بپردازد. این انتخاب آگاهانه، سرچشمه حکمت تأویلی و رهایی از بند غفلت است.
بررسی مقالات شاخص کتاب غفلت و رسانه های فراگیر
کتاب غفلت و رسانه های فراگیر مجموعه ای از مقالات مستقل است که هر یک از زاویه ای خاص به بسط اندیشه های یوسفعلی میرشکاک می پردازند. در ادامه به بررسی برخی از مهم ترین این مقالات و مضامین آن ها می پردازیم.
مقاله محوری غفلت و رسانه های فراگیر
این مقاله که نام کتاب از آن برگرفته شده است، هسته اصلی اندیشه های میرشکاک را در خود جای داده. او در این بخش به تبیین عمیق مفهوم غفلت و چگونگی نقش رسانه های مدرن در تعمیق آن می پردازد. میرشکاک در اینجا تاکید می کند که غفلت نه از جانب وزارتخانه های رسانه، بلکه از ذات انسانی سرچشمه می گیرد که این ابزارها را در خدمت نشر جعل و جهل خود گرفته است. او به ماهیت فریبنده رسانه های دیداری اشاره می کند و آن ها را ابزاری برای دور کردن انسان از واقعیت و گرفتار کردن او در دامی از توهمات می داند.
کنش پذیری در شرق و غرب
این مقاله به تحلیل تطبیقی مفهوم کنش پذیری در جوامع شرقی و غربی می پردازد. میرشکاک معتقد است که عافیت طلبی و انفعال، پدیده ای جهانی است، اما شکل های بروز آن در فرهنگ های مختلف متفاوت است. او به این نکته اشاره می کند که کنش پذیری می تواند محض یا ستیهنده باشد؛ یعنی فرد یا به طور کامل تسلیم شرایط می شود و کاری به کار دیگران ندارد، یا تلاش می کند همه را به رنگ خود درآورد یا برعکس، خود به رنگ دیگران درآید. این مقاله، بینش عمیقی در مورد چگونگی تأثیر رسانه ها بر الگوهای رفتاری و فکری در بستر جغرافیایی و فرهنگی مختلف ارائه می دهد.
در این مقاله، میرشکاک به ریشه های فلسفی و روانشناختی این انفعال می پردازد و نشان می دهد که چگونه ساختارهای اجتماعی و فرهنگی، همراه با تأثیرات رسانه ای، به تشدید این کنش پذیری منجر می شوند. او بر این باور است که جامعه ای که در غفلت فرو رفته باشد، به سادگی تبدیل به جامعه ای کنش پذیر می شود که توانایی تفکر نقادانه و اقدام مؤثر را از دست می دهد و در برابر امواج رسانه ای بی دفاع باقی می ماند.
اهل راز و شعبده ماهواره
در این مقاله، میرشکاک به طور خاص به پدیده ماهواره و تأثیرات آن بر فرهنگ ایرانی می پردازد. او ماهواره را نه تنها یک ابزار ارتباطی، بلکه یک «شعبده» بزرگ می داند که ذهن انسان را مسحور کرده و نگاه او را به واقعیت تغییر می دهد. از دیدگاه او، ماهواره با ارائه تصاویر و اطلاعات فریبنده، مرز میان واقعیت و مجاز را محو می کند و انسان را در دنیایی از توهمات غرق می سازد. او نقد می کند که چگونه این «شعبده» باعث می شود که «اهل راز» یا همان انسان های با بصیرت و آگاه، در برابر هجوم تصاویر و محتوای سطحی ماهواره ای، به حاشیه رانده شوند.
این مقاله به عمق بخشی از تحلیل های میرشکاک درباره نقش رسانه های دیداری در گسترش غفلت می افزاید. او بر این باور است که تصاویر زنده و جذاب ماهواره ای، به جای تعمیق تفکر، به سطحی سازی ذهن کمک کرده و انسان را از حقیقت وجودی خود و جهان دور می سازند. این همان جنبه ای است که میرشکاک آن را «ابزار نشر جعل و جهل» می خواند و معتقد است که قدرت فریبندگی این رسانه ها، فراتر از تصور است.
اوستا و پژوهش دردناک هستی و قائم مقام خواجه شیراز
این دو مقاله نمونه هایی از چگونگی کاربرد مفاهیم فلسفی و رسانه ای میرشکاک در نقد ادبی هستند. در مقاله «اوستا و پژوهش دردناک هستی»، میرشکاک به تحلیل آثار مهدی اخوان ثالث (که با تخلص اوستا شناخته می شود) می پردازد و نشان می دهد که چگونه مفاهیم غفلت، هستی و رنج انسان در اشعار او بازتاب یافته اند. او از این رهگذر، نقد خود را به سطح بالاتری از تفکر ادبی و فلسفی می برد.
«قائم مقام خواجه شیراز» نیز به بررسی آثار جلال آل احمد می پردازد و رابطه او با فرهنگ و سنت ایرانی را از دیدگاهی منتقدانه واکاوی می کند. میرشکاک در این مقالات نشان می دهد که چگونه می توان با استفاده از چارچوب های فکری خود، به تحلیل های عمیق تری از آثار ادبی دست یافت و مفاهیم رسانه و غفلت را حتی در بستر نقد ادبی نیز مورد بررسی قرار داد. این نشان دهنده فراگیری و عمق دیدگاه میرشکاک است که تنها به تحلیل مستقیم رسانه محدود نمی ماند.
سایر مقالات مرتبط
در کنار مقالات شاخص فوق، کتاب شامل فصول دیگری نیز هست که هر یک به نوعی به تقویت مباحث اصلی کمک می کنند. مقالاتی مانند «دیدار و شنیدار» که به نحوه ادراک و تعامل انسان با پدیده های صوتی و تصویری می پردازد و «حواشی سایه بر آفتاب» که ممکن است به تحلیل یا نقد آثار دیگر نویسندگان و متفکران اختصاص داشته باشد، همگی در راستای تکمیل پازل فکری میرشکاک در باب غفلت و رسانه عمل می کنند.
این مقالات، هرچند ممکن است مستقیماً به موضوع رسانه نپردازند، اما با ورود به حوزه های نقد ادبی، فلسفه و حتی خاطره نگاری، نشان می دهند که تأثیرات پدیده غفلت و انفعال ناشی از آن، چگونه می تواند در ابعاد گوناگون زندگی فکری و فرهنگی بشر رسوخ کند. تنوع مقالات به خواننده امکان می دهد تا با ابعاد مختلف ذهن یوسفعلی میرشکاک و نحوه پیوند او میان موضوعات به ظاهر متفاوت، آشنا شود.
سبک نگارش و زبان یوسفعلی میرشکاک در این اثر
یکی از ویژگی های برجسته کتاب غفلت و رسانه های فراگیر، سبک نگارش خاص یوسفعلی میرشکاک است. زبان او در این اثر، برخلاف بسیاری از متون رایج، ثقیل، سنگین، اما در عین حال عمیق و پرمغز است. این سنگینی زبان ناشی از انتخاب واژگان پیچیده یا جمله بندی های غامض نیست، بلکه از عمق مفاهیم فلسفی و عرفانی است که میرشکاک در پی بیان آن هاست. او از واژگان و اصطلاحات خاصی استفاده می کند که ریشه در سنت فکری و ادبی فارسی و اسلامی دارند و به متن او وزن و اعتبار ویژه ای می بخشند.
شیوه استدلالی میرشکاک نیز منحصر به فرد است. او اغلب از استعارات و تمثیلات بهره می برد تا مفاهیم انتزاعی را ملموس سازد. استدلال های او گاهی به صورت زنجیره ای از گزاره های فلسفی و منطقی پیش می رود که نیازمند دقت و تمرکز بالای خواننده است. این شیوه نگارش، مخاطب خاص خود را می طلبد؛ مخاطبی که آمادگی فکری برای ورود به جهان اندیشه های ژرف و مواجهه با زبانی غنی و متراکم را داشته باشد. خواندن آثار میرشکاک، به دلیل پیچیدگی و عمق مفاهیم، نیازمند تأمل و بازخوانی است، اما به همان میزان، تجربه ای غنی و بصیرت افزا را برای خواننده فراهم می آورد. این سبک، هرچند ممکن است برای برخی از مخاطبان مبتدی چالش برانگیز باشد، اما برای پژوهشگران و علاقه مندان به اندیشه عمیق، منبعی بی بدیل از فهم و بینش است.
ویژگی سبک نگارش میرشکاک | توضیح |
---|---|
زبان ثقیل و پرمغز | استفاده از واژگان و اصطلاحات با ریشه های فلسفی و عرفانی، منجر به عمق معنایی. |
استفاده از استعاره و تمثیل | برای ملموس کردن مفاهیم انتزاعی و پیچیده. |
استدلال های عمیق و زنجیره ای | نیاز به تمرکز بالا برای دنبال کردن سیر منطقی و فلسفی بحث. |
مخاطب خاص | مناسب برای خوانندگانی با آمادگی فکری و علاقه مند به متون عمیق و غنی. |
جایگاه و تأثیرگذاری کتاب غفلت و رسانه های فراگیر
کتاب غفلت و رسانه های فراگیر اثر یوسفعلی میرشکاک، جایگاهی مهم و بی بدیل در منظومه فکری این نویسنده و همچنین در گفتمان نقد فرهنگی و رسانه ای ایران دارد. این اثر نه تنها نشان دهنده بخشی مهم از تکامل دیدگاه های میرشکاک نسبت به رسانه و فرهنگ است، بلکه خود به عنوان یک مرجع ارزشمند برای شناخت ابعاد پنهان تأثیر رسانه ها بر جامعه ایرانی عمل می کند.
اهمیت این اثر در چند بُعد قابل بررسی است:
- پیشگامی در نقد رسانه: در دوره ای که تحلیل های سطحی از رسانه ها رایج بود، میرشکاک با نگاهی فلسفی و عمیق، به ریشه های هستی شناسانه غفلت و نقش رسانه ها در تعمیق آن پرداخت. این رویکرد، راه را برای تحلیل های بعدی در این حوزه گشود.
- بصیرت افزایی برای خوانندگان معاصر: مفاهیم مطرح شده در کتاب، با گذشت زمان نه تنها کهنه نشده اند، بلکه با گسترش روزافزون رسانه های اجتماعی و فراگیرتر شدن آن ها، تازگی و اهمیت بیشتری یافته اند. تحلیل های میرشکاک در مورد انفعال انسان در برابر اطلاعات و تصاویر، اکنون بیش از هر زمان دیگری قابل لمس است.
- تأثیر بر گفتمان نقد فرهنگی: این کتاب توانست در شکل گیری و تعمیق گفتمان نقد رسانه ای و فرهنگی در ایران نقش مهمی ایفا کند. بسیاری از پژوهشگران و متفکران از ایده های میرشکاک الهام گرفته و آن ها را در آثار خود بسط داده اند.
- نمایانگر ابعاد فکری نویسنده: این اثر، به خوبی نشان دهنده عمق اندیشه، گستردگی دانش و شجاعت میرشکاک در طرح مباحث چالش برانگیز است. او بی پروا به نقد ساختارهای غالب و آسیب های فرهنگی می پردازد.
نقاط قوت و بصیرت افزایی کتاب برای خوانندگان معاصر، در توانایی آن برای طرح سوالات اساسی درباره ماهیت وجودی انسان، رابطه او با جهان مدرن و ضرورت بیداری از خواب غفلت نهفته است. میرشکاک خواننده را به یک بازنگری عمیق در سبک زندگی و شیوه مواجهه با اطلاعات و دنیای پیرامون خود دعوت می کند.
غفلت نه در وزارت رسانه ها، بلکه در ذات بشری است که آن ها را به خدمت نشر جعل و جهل و مجعول و مجمول گرفته است.
نتیجه گیری: پیام نهایی و دعوت به اندیشه
کتاب غفلت و رسانه های فراگیر اثر یوسفعلی میرشکاک، بیش از آنکه صرفاً یک مجموعه مقاله در نقد رسانه باشد، دعوتی است به بیداری از خواب عمیق غفلت. پیام اصلی این کتاب، لزوم مواجهه آگاهانه و نقادانه با رسانه های فراگیر است که هر روز بیش از پیش زندگی فردی و اجتماعی ما را در بر می گیرند. میرشکاک تأکید می کند که غفلت، پدیده ای درونی و هستی شناسانه است و رسانه ها تنها ابزارهایی برای دامن زدن به آن یا حتی تغذیه از آن به شمار می روند.
این اثر، با تبیین مفاهیمی چون کنش پذیری در برابر کنش مندی، اهمیت خودآگاهی و دل آگاهی، و رویکرد توّلی و تبرّی، راهکارهایی بنیادین را برای رهایی از انفعال و دستیابی به بصیرتی عمیق تر ارائه می دهد. ایده های یوسفعلی میرشکاک، با گذشت سال ها از انتشار اولیه این کتاب، همچنان تازگی و ماندگاری خود را حفظ کرده اند. در عصر کنونی که رسانه های دیجیتال و شبکه های اجتماعی با سرعتی سرسام آور در حال توسعه و فراگیر شدن هستند، هشدارهای میرشکاک درباره خطرات غفلت و ضرورت آگاهی، بیش از پیش حیاتی به نظر می رسد.
مطالعه این کتاب، نه تنها به شناخت عمیق تری از اندیشه های یوسفعلی میرشکاک منجر می شود، بلکه خواننده را به تأمل در نسبت خود با جهان، حقیقت و ابزارهای ارتباطی نوین دعوت می کند. این اثر، برای هر کسی که به دنبال فراتر رفتن از سطح بینی و درک ریشه های عمیق تر تحولات فرهنگی و اجتماعی است، منبعی ارزشمند و بصیرت افزاست.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب غفلت و رسانه های فراگیر | یوسفعلی میرشکاک" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، ممکن است در این موضوع، مطالب مرتبط دیگری هم وجود داشته باشد. برای کشف آن ها، به دنبال دسته بندی های مرتبط بگردید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب غفلت و رسانه های فراگیر | یوسفعلی میرشکاک"، کلیک کنید.