خلاصه کتاب استعمارزدایی از روش – لیندا توهیوای اسمیت

خلاصه کتاب استعمارزدایی از روش – لیندا توهیوای اسمیت

خلاصه کتاب استعمارزدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی ( نویسنده لیندا توهیوای اسمیت )

کتاب «استعمارزدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی» اثر لیندا توهیوای اسمیت، پاسخی عمیق به این پرسش است که چگونه پژوهش های علمی، به جای ابزاری برای کشف حقیقت، به تداوم و تثبیت استعمارگری مدرن تبدیل شده اند. این اثر برجسته، چارچوب های فکری و روش شناختی غربی را زیر سؤال برده و مسیرهایی برای احیای دانش بومی و رویکردهای تحقیقاتی برآمده از جهان بینی های اصیل ارائه می دهد.

در دنیایی که بسیاری تصور می کنند دوران استعمار به پایان رسیده، لیندا توهیوای اسمیت با کتاب پیشگامانه خود، «استعمارزدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی»، واقعیت پیچیده تر و پنهان تر استعمارگری را آشکار می سازد. او نشان می دهد که چگونه پژوهش های علمی، که غالباً بی طرف و عینی تلقی می شوند، در حقیقت ابزاری قدرتمند در دست نیروهای استعماری بوده اند تا روایت ها، دانش ها و جهان بینی های غربی را بر مردمان بومی تحمیل کنند. این کتاب، فراتر از یک نقد صرف، به دنبال ارائه راهکارهایی عملی برای بازپس گیری عاملیت، هویت و دانش بومی است. این مقاله به ارائه یک خلاصه جامع، دقیق و تحلیلی از ایده ها و استدلال های اصلی اسمیت می پردازد تا درک عمیقی از پیام این اثر ارزشمند فراهم آورد.

لیندا توهیوای اسمیت: زندگی و اندیشه ها

لیندا توهیوای اسمیت، پژوهشگر برجسته و نویسنده کتاب «استعمارزدایی از روش»، از تبار مائوری (بومیان نیوزیلند) است. ریشه های بومی او و تجربه زیسته اش به عنوان فردی که در جوامع بومی و در سایه میراث استعمار رشد کرده، شالوده اصلی چارچوب فکری و انتقادی او را شکل داده است. اسمیت با نگاهی عمیق و از «درون»، به تحلیل مفاهیم استعمار، دانش و روش شناسی می پردازد. او معتقد است که برای درک واقعی تأثیرات استعمار و چگونگی مبارزه با آن، باید از منظر کسانی که مستقیم تحت تأثیر آن بوده اند، به موضوع نگریست. این نگاه درونی، او را قادر می سازد تا ابعاد پنهان و نادیده گرفته شده استعمار را در حوزه هایی مانند علم و پژوهش آشکار کند که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند.

تخصص و تجربه های شخصی اسمیت در مقام یک محقق بومی، به او این امکان را داده تا نه تنها به نقد روش های پژوهش غربی بپردازد، بلکه راهکارهایی عملی و متناسب با فرهنگ ها و جهان بینی های بومی برای استعمارزدایی از روش ارائه دهد. او در آثارش، به ویژه در همین کتاب، نقش اساسی محققان بومی در بازتعریف و بازسازی دانش را برجسته می سازد و بر اهمیت خودگردانی در فرایندهای تحقیقاتی تأکید می کند. این رویکرد، اسمیت را به یکی از چهره های کلیدی در مطالعات پسااستعماری و بومی شناسی تبدیل کرده است.

چرا «استعمارزدایی از روش» ضروری است؟

کتاب «استعمارزدایی از روش» اهمیت فراوانی در مباحث معاصر علوم اجتماعی و انسانی دارد، زیرا تز اصلی آن به شیوه ای رادیکال و روشن، ماهیت پژوهش علمی را به چالش می کشد. اسمیت به صراحت بیان می کند که پژوهش علمی و روش شناسی های غربی، نه تنها بی طرف نبوده اند، بلکه غالباً به ابزاری برای تداوم و نهادینه کردن استعمار تبدیل شده اند. این کتاب به ما یادآوری می کند که «دانش» یک مفهوم خنثی نیست، بلکه در بسترهای قدرت و سلطه شکل می گیرد و می تواند به ابزاری برای مشروعیت بخشی به فرادستی فرهنگی و اجتماعی عمل کند.

اهمیت این اثر در نقد ریشه های امپریالیستی دانش نهفته است. اسمیت نشان می دهد که چگونه مفاهیم بنیادی علم غربی، مانند عینی گرایی، جهانی بودن و خنثی بودن، در واقع نقابی برای پنهان کردن سوگیری ها و تحمیل جهان بینی های خاص استعماری بوده اند. این نقد، دیدگاهی تازه در مورد چگونگی بازپس گیری دانش و روش های بومی ارائه می دهد. این کتاب به محققان، دانشجویان و فعالان اجتماعی کمک می کند تا فراتر از تحلیل های سطحی از استعمار، به لایه های عمیق تر آن در ساختارهای معرفت شناسی و روش شناسی پی ببرند.

تأثیر کتاب استعمارزدایی از روش در حوزه های مطالعات پسااستعماری، بومی شناسی و روش شناسی انتقادی غیرقابل انکار است. این اثر نه تنها به عنوان یک مرجع کلیدی برای فهم استعمار نوین و تحقیق علمی شناخته می شود، بلکه به عنوان یک راهنما برای توسعه روش شناسی هایی که از دیدگاه های بومی نشأت گرفته اند و به جوامع بومی قدرت می بخشند، عمل می کند. این کتاب، دعوتی است به بازاندیشی بنیادی در مورد آنچه ما علم و پژوهش می نامیم و چگونگی ارتباط این مفاهیم با عدالت، قدرت و احترام به تنوع فرهنگی.

بخش اول: کالبدشکافی پژوهش غربی و استعمار دانش

لیندا توهیوای اسمیت در بخش اول کتاب «استعمارزدایی از روش»، با رویکردی نقادانه و تحلیلی، به بررسی تاریخ و فلسفه پژوهش غربی می پردازد. او استدلال می کند که چگونه مفاهیم و روش های علمی غربی، از همان ابتدا، با پروژه های استعماری پیوند خورده و به عنوان ابزاری برای تثبیت سلطه، کنترل و مشروعیت بخشی به اشغال سرزمین ها و فرهنگ ها عمل کرده اند. این بخش به تفصیل نشان می دهد که چگونه دانش، به جای ابزاری برای رهایی، به یک سیستم قدرت تبدیل شده است.

فصل ۱: امپریالیسم، تاریخ، نگارش و نظریه

اسمیت در این فصل، مفهوم «امپریالیسم» را فراتر از تسلط سیاسی یا اقتصادی تعریف می کند. او آن را به عنوان یک پدیده چندوجهی معرفی می کند که شامل ابعاد فرهنگی، فکری و معرفت شناختی نیز می شود. وی چگونگی استفاده از تاریخ نگاری غربی را برای تحمیل روایت های استعماری و بی اعتبار کردن تاریخ های بومی تشریح می کند. او استدلال می کند که نگارش و نظریه پردازی، به جای ابزارهای بی طرف برای تولید دانش، در واقع به ابزارهایی برای سلطه و کنترل فکری تبدیل شده اند. دانش غربی با تاریخ سازی و نظریه پردازی، خود را به عنوان تنها مسیر معتبر برای فهم جهان معرفی کرده و سایر سیستم های دانشی را به حاشیه رانده است. این فصل پایه و اساس درک امپریالیسم در علم را بنا می نهد.

فصل ۲: تحقیق با نگاه امپریالیستی

این فصل به بررسی عمیق گونه های فرهنگی تحقیقات غربی و مفاهیم بنیادین آن ها می پردازد. اسمیت نشان می دهد که مفاهیمی مانند «فرد»، «جامعه»، «مکان» و «زمان» در پارادایم های غربی، چگونه با جهان بینی های بومی در تعارض هستند. او توضیح می دهد که چگونه تعریف غربی از «فرد» به عنوان یک موجود مستقل و منطقی، با درک بومی از «فرد» که عمیقاً در جامعه و ارتباط با طبیعت ریشه دارد، متفاوت است. این تعارضات مفهومی باعث می شود که تحقیقات غربی نتوانند واقعیت های بومی را به درستی درک یا بازنمایی کنند و در نتیجه، به تحریف و بی اعتبار کردن آن ها منجر شوند.

فصل ۳: استعمار دانش ها

اسمیت در این فصل به مکانیسم های تثبیت برتری دانش غربی و استعمار رشته های علمی می پردازد. او توضیح می دهد که چگونه رشته هایی مانند انسان شناسی، به جای مطالعه و درک فرهنگ های دیگر، به ابزاری برای طبقه بندی، کنترل و نمایش دیگری تبدیل شدند. وی نقش «روشنفکران بومی» را نیز نقد می کند و نشان می دهد که چگونه برخی از آن ها ناخواسته در بازتولید ساختارهای استعماری دانش مشارکت داشته اند. او از مفهوم «دیگری اصیل و ماهیت گرا و بسیار معنوی» برای توصیف تصویری کلیشه ای که غرب از بومیان ساخته، استفاده می کند و این تصویر را به عنوان ابزاری برای کنترل و انکار پیچیدگی های وجودی بومیان تحلیل می کند.

«استعمارزدایی از روش، فرآیندی است که نه تنها نیازمند بازنگری در آنچه پژوهش می نامیم، بلکه بازاندیشی در چگونگی شکل گیری دانش و قدرت است.»

فصل ۴: ماجراجویی های تحقیقی در سرزمین های بومی

در این فصل، اسمیت فرایند «کشف، نام گذاری و ادعا» را در پژوهش های غربی تحلیل می کند. او نشان می دهد که چگونه این سه گام، به موازات اشغال فیزیکی سرزمین ها، به اشغال فکری و فرهنگی نیز منجر شده اند. محققان غربی با «کشف» سرزمین هایی که از پیش ساکنان بومی داشتند، با «نام گذاری» مکان هایی که اسامی بومی داشتند، و با «ادعا» بر دانشی که از بومیان کسب می کردند، به مشروعیت بخشی به تصرفات استعماری کمک کردند. این فصل به نقد «تجارت دیگری» (commodification of the Other) می پردازد، جایی که فرهنگ ها و دانش بومی به عنوان کالا مورد بهره برداری قرار می گیرند، و نقش پژوهش در «تعریف مشکل بومی» را از دیدگاه غربی تحلیل می کند.

فصل ۵: یادداشت هایی از استرالیا، نیوزیلند و فراتر از آن (مطالعه موردی)

اسمیت در این فصل، با ارائه نمونه های عینی از تأثیر استعمار در زمینه پژوهش در مناطق بومی، به خصوص در استرالیا و نیوزیلند، به تحلیل خود عمق می بخشد. او نشان می دهد که چگونه میراث استعمار همچنان در زبان، سیاست و حتی ادبیات علمی این مناطق زنده است. اسمیت به معرفی مفهوم «۱۰ راه برای مورد تحقیق قرار گرفتن (استعمارشدن)» می پردازد که تجربیات مشترک مردمان بومی از قرار گرفتن در معرض پژوهش های استعماری را به تصویر می کشد. این بخش درک خواننده را از ابعاد عملی و روزمره استعمارزدایی تقویت می کند و نشان می دهد که دانش بومی و استعمار چگونه در هم تنیده اند.

بخش دوم: نقشه راه استعمارزدایی و دستور کار پژوهش بومی

در بخش دوم کتاب، لیندا توهیوای اسمیت از نقد صرف فراتر رفته و به ارائه راهکارها و پیشنهاداتی برای توسعه روش شناسی های بومی می پردازد. این بخش، امیدبخش و عمل گراست و بر چگونگی ایجاد چارچوب های تحقیقاتی جایگزین که بر مبنای ارزش ها، جهان بینی ها و نیازهای مردمان بومی استوار هستند، تمرکز دارد. اسمیت در این بخش، دستور کار جدیدی را برای پژوهش ارائه می دهد که هدف آن احیای عاملیت بومی و تضمین کرامت انسانی آن هاست.

فصل ۶: پروژه مردمان بومی: تدوین دستور کار نوین

این فصل با تشریح جنبش های اجتماعی ملت های بومی و بسیج بین المللی آن ها آغاز می شود. اسمیت نشان می دهد که چگونه این جنبش ها، در تلاش برای بازپس گیری حقوق، فرهنگ و سرزمین های خود، نیاز به یک دستور کار تحقیقاتی جدید را برجسته کرده اند. او بر اهمیت تدوین دستور کار برای پژوهش بومی و پروتکل های اخلاقی مرتبط تأکید می کند. این دستور کار، فراتر از صرف پژوهش، به عنوان ابزاری برای رسیدن به «خودمختاری» و «عدالت اجتماعی» برای ملت های بومی عمل می کند و شامل فرایندهای گذار، استعمارزدایی، التیام و بسیج ملت هاست.

فصل ۷: تبیین دستور کار تحقیقات بومی

در این فصل، اسمیت به بررسی رویکردهای «تحقیق جوامع» و «تحقیق قبیله ای» می پردازد. این رویکردها بر مشارکت فعال جوامع بومی در تمامی مراحل تحقیق تأکید دارند، از تعریف مسئله تا تحلیل داده ها و انتشار نتایج. وی اهمیت نقش محققان بومی و مفهوم «تحقیق درونی-بیرونی» را روشن می سازد. تحقیق درونی-بیرونی به این معناست که محققان بومی، با درک عمیق از فرهنگ و جامعه خود (درونی)، می توانند پلی بین دانش بومی و رویکردهای تحقیقاتی غربی (بیرونی) ایجاد کنند و به این ترتیب، به تولید دانشی بپردازند که هم معتبر و هم مرتبط با نیازهای جامعه بومی است.

فصل ۸: بیست وپنج پروژه بومی (نمونه ها)

اسمیت در این فصل، با مرور خلاصه ای از بیست وپنج پروژه عملی که رویکردهای استعمارزدایی را پیاده سازی کرده اند، به ایده های خود جنبه عملی می بخشد. این پروژه ها، گستردگی و تنوع زیادی دارند و در حوزه های مختلفی مانند آموزش، سلامت، احیای زبان، محیط زیست و عدالت اجتماعی انجام شده اند. ارائه این نمونه ها نشان می دهد که چگونه ایده های اسمیت قابلیت اجرا دارند و می توانند به تغییرات مثبت و ملموس در زندگی مردمان بومی منجر شوند. این فصل الهام بخش است و راه های عملی برای روش تحقیق بومی را نشان می دهد.

فصل ۹: واکنش به بایسته های دستورکار بومی: مورد پژوهی قبیله مائوری

این فصل به بررسی واکنش ها و چالش هایی که در مسیر پیاده سازی دستورکار بومی وجود دارد، می پردازد. اسمیت نقدهای غربی بر تحقیق غربی و چالش های فمینیستی را مطرح می کند و نشان می دهد که چگونه این نقدها می توانند به گفت وگوهای سازنده کمک کنند. او به اهمیت «دیوان محاکمات وایتانگی» و «جنبش احیای زبان مائوری» در نیوزیلند اشاره می کند که نمونه هایی از تلاش های بومیان برای بازپس گیری حقوق و هویت خود هستند. این فصل همچنین بر اعتبار دانش بومی و استعمارزدایی از آن و چگونگی مذاکره با محققان غیربومی برای ایجاد روابط تحقیقاتی عادلانه و محترمانه تأکید دارد.

«پژوهش برای استعمارزدایی، تنها یک روش شناسی نیست؛ بلکه یک موضع سیاسی و اخلاقی برای بازپس گیری حاکمیت بر دانش و آینده است.»

فصل ۱۰: به سوی روش شناسی های بومی: تحقیق مائوری کوپاپا

یکی از مهم ترین بخش های کتاب، معرفی و تشریح مفهوم «تحقیق مائوری کوپاپا» است. اسمیت این مفهوم را به عنوان یک مدل روش شناختی بومی برای تحقیقات علمی و سلطه غرب معرفی می کند که کاملاً از درون جهان بینی و فرهنگ مائوری نشأت می گیرد. او نحوه توسعه و اصول راهبردی این رویکرد را تشریح می کند و تفاوت های آن را با اثبات گرایی و سایر پارادایم های غربی برجسته می سازد. تحقیق کوپاپا بر ارزش هایی مانند تیکانگا (آداب و رسوم)، واتا (روابط)، و مانا (اعتبار) تأکید دارد و نشان می دهد که چگونه دانش می تواند در بستری فرهنگی و اخلاقی تولید شود که به جامعه بومی خدمت کند و از آن حمایت کند.

تحقیق مائوری کوپاپا، بر خلاف بسیاری از روش شناسی های غربی که به دنبال فاصله گرفتن از موضوع و دستیابی به عینیت هستند، بر درگیری فعال و مسئولانه محقق با جامعه و موضوع تحقیق تأکید دارد. این رویکرد به معنای آن است که محقق، چه بومی و چه غیربومی، باید درک عمیقی از زمینه فرهنگی و اجتماعی داشته باشد و به اصول اخلاقی و ارزش های جامعه مورد پژوهش پایبند باشد. این فصل، به عنوان نقطه اوج بخش دوم کتاب، راهنمایی جامع برای نقد معرفت شناسی غربی و ایجاد پارادایم های جایگزین ارائه می دهد.

ویژگی روش تحقیق غربی (اغلب مورد نقد اسمیت) روش تحقیق بومی (مائوری کوپاپا)
هدف کشف حقیقت عینی و جهانی، طبقه بندی و تعمیم احیای دانش بومی، خودگردانی، عدالت اجتماعی
پارادایم اصلی اثبات گرایی، تفسیرگرایی، نظریه انتقادی (غربی) تیکانگا (آداب و رسوم)، واتا (روابط)، مانا (اعتبار)
نقش محقق ناظر عینی، جدا از موضوع مشارکت کننده فعال، مسئول در قبال جامعه
ارتباط با جامعه معمولاً یک طرفه، داده محور تعاملی، مشارکتی، مبتنی بر احترام و اعتماد
اعتبار دانش بر مبنای معیارهای علمی غربی (روایی، پایایی) بر مبنای ارتباط با فرهنگ، تجربه و نیازهای بومی

نتیجه گیری: میراث «استعمارزدایی از روش» در مطالعات بومی

کتاب «استعمارزدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی» اثری عمیق و تأثیرگذار است که به ما می آموزد استعمار، نه تنها یک پدیده تاریخی گذشته، بلکه نیرویی زنده و حاضر در ساختارها و فرآیندهای دانش ورزی امروز است. لیندا توهیوای اسمیت با دقت و ظرافت، نشان می دهد که چگونه روش های تحقیق غربی، به رغم ادعای بی طرفی، ریشه های عمیق در پروژه های امپریالیستی دارند و به تداوم سلطه فرهنگی و معرفتی کمک می کنند. پیام اصلی کتاب روشن است: برای رسیدن به عدالت اجتماعی و احیای کرامت انسانی مردمان بومی، باید از فرآیندهای فکری و روش شناختی نیز استعمارزدایی از روش صورت گیرد.

میراث اسمیت در این اثر، بیش از هر چیز، در توانایی او برای ارائه یک نقد جامع و همزمان، ترسیم یک نقشه راه عملی برای مقاومت و بازسازی دانش بومی نهفته است. او با معرفی مفاهیمی مانند «تحقیق مائوری کوپاپا»، نه تنها نظریه ای جدید ارائه می دهد، بلکه مدلی کاربردی برای انجام تحقیقات اخلاقی و مسئولانه که به جای بهره برداری، به توانمندسازی جوامع بومی منجر می شوند، فراهم می آورد. این کتاب دعوتی است به تفکر انتقادی در مورد مبانی دانش و پژوهش، و ما را وادار می کند تا به دقت ریشه های قدرت در آنچه می آموزیم و چگونه می آموزیم، بنگریم. این اثر، بی شک، جایگاه ویژه ای در نظریه پسااستعماری لیندا توهیوای اسمیت دارد.

«استعمارزدایی از روش صرفاً به معنای بازنویسی تاریخ نیست؛ بلکه به معنای بازپس گیری حق روایتگری و تعریف حقیقت از منظر خود مردمان بومی است.»

نکات کلیدی کتاب استعمارزدایی از روش

  • استعمار نه تنها یک پدیده تاریخی، بلکه یک نیروی حاضر و فعال در دانش و تحقیق مدرن است.
  • روش های غربی تحقیق غالباً حامل سوگیری های استعماری و امپریالیستی هستند.
  • ضرورت حیاتی استعمارزدایی از فرآیندهای فکری، روش شناختی و معرفت شناختی.
  • امکان و اهمیت توسعه روش شناسی های بومی متناسب با جهان بینی ها و ارزش های محلی.
  • کتاب راهنمایی برای محققان بومی و غیربومی برای انجام تحقیقات اخلاقی و مسئولانه و مبتنی بر احترام.
  • بازپس گیری عاملیت (Agency) و کرامت انسانی مردمان بومی از طریق کنترل بر فرآیندهای تولید دانش.

مخاطبان اصلی کتاب «استعمارزدایی از روش» چه کسانی هستند؟

کتاب «استعمارزدایی از روش: تحقیق علمی و مردمان بومی» برای طیف وسیعی از مخاطبان ارزشمند و الهام بخش است:

  • اگر شما یک دانشجو یا استاد در رشته های جامعه شناسی استعمار، انسان شناسی، مطالعات فرهنگی، فلسفه علم یا روش تحقیق هستید، این کتاب دیدگاهی عمیق و انتقادی به شما می دهد که در کمتر منبعی یافت می شود.
  • اگر به عنوان محقق و پژوهشگر در حوزه علوم انسانی و اجتماعی فعالیت می کنید و به دنبال رویکردهای جایگزین در روش شناسی تحقیق یا نقد معرفت شناسی غربی هستید، این اثر راهگشای شما خواهد بود.
  • فعالان اجتماعی و فرهنگی که به مسائل مربوط به عدالت اجتماعی، احیای فرهنگ های بومی و مبارزه با اشکال نوین استعمار علاقه مندند، ابزارهای تحلیلی و راهبردی ارزشمندی را در این کتاب خواهند یافت.
  • همچنین، عموم علاقه مندانی که به مباحث فلسفی، جامعه شناسی، تاریخ استعمار و تأثیر آن بر دانش و فرهنگ علاقه مندند و می خواهند دیدگاهی عمیق تر از رابطه قدرت و دانش به دست آورند، از مطالعه این کتاب بهره مند خواهند شد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب استعمارزدایی از روش – لیندا توهیوای اسمیت" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب استعمارزدایی از روش – لیندا توهیوای اسمیت"، کلیک کنید.