خلاصه کتاب بازاریابی شبکه ای تام شرایتر – فروش و همکاریابی

خلاصه کتاب فروش، همکاریابی و ساخت تجارت بازاریابی شبکه ای با کمک داستان ( نویسنده تام شرایتر )
کتاب «فروش، همکاریابی و ساخت تجارت بازاریابی شبکه ای با کمک داستان» از تام شرایتر، کلید موفقیت در نتورک مارکتینگ را در قدرت داستان گویی معرفی می کند؛ جایی که حقایق اطلاعات می دهند، اما تنها داستان ها هستند که قلب و ذهن مخاطب را تسخیر کرده و او را به سوی عمل سوق می دهند.
در دنیای پویای بازاریابی شبکه ای (نتورک مارکتینگ)، برقراری ارتباط موثر با مخاطبان و همکاران احتمالی، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. بسیاری از فعالان این عرصه، با چالش هایی نظیر مقاومت در برابر فروش، عدم اعتماد مشتری و دشواری در همکاریابی مواجه هستند. اما آیا راهی وجود دارد که بتوان این موانع را به شکلی نرم و تاثیرگذار از پیش رو برداشت؟ تام شرایتر، یکی از برجسته ترین متخصصان بازاریابی شبکه ای، در کتاب ارزشمند خود با عنوان «فروش، همکاریابی و ساخت تجارت بازاریابی شبکه ای با کمک داستان»، پاسخی هوشمندانه به این پرسش می دهد: استفاده از قدرت بی بدیل داستان گویی. این کتاب که به نوعی خلاصه تجربیات ۴۰ ساله بیگ ال شرایتر محسوب می شود، راهنمایی جامع برای درک و به کارگیری این ابزار قدرتمند است. او معتقد است که «مدارک، می گویند. داستان ها، می فروشند» و این جمله، جوهره اصلی آموزه های او را تشکیل می دهد. هدف از این مقاله، ارائه یک خلاصه جامع و کاربردی از این کتاب است تا نتورکرها، نمایندگان فروش و کارآفرینان بتوانند بدون نیاز به مطالعه کامل کتاب، با مفاهیم اصلی و تکنیک های عملی داستان گویی در بازاریابی شبکه ای آشنا شوند و قدرت نفوذ کلام خود را افزایش دهند.
چرا داستان ها در بازاریابی شبکه ای پادشاهی می کنند؟
قدرت داستان گویی در بازاریابی شبکه ای فراتر از یک تکنیک ساده فروش است؛ بلکه یک فلسفه عمیق ارتباطی را ارائه می دهد که می تواند مسیر موفقیت را هموار کند. تام شرایتر با تکیه بر تجربه چندین دهه ای خود، تاکید می کند که انسان ها به طور ذاتی به داستان ها واکنش نشان می دهند و این واکنش، زمینه ساز نفوذ عمیق تر در ذهن مخاطب است.
مهم نیست چه می گوییم، مهم آن است که مردم چه می شنوند
یکی از اساسی ترین نکات در آموزش داستان سرایی در نتورک مارکتینگ این است که تمرکز ما باید بر برداشت مخاطب باشد، نه صرفاً بر آنچه بیان می کنیم. تام شرایتر می گوید: «مهم نیست چه می گوییم، مهم آن است که مردم چه می شنوند.» این جمله، سنگ بنای رویکرد او به ارتباط سازی است. در بازاریابی شبکه ای، ممکن است ما اطلاعات فراوانی درباره محصول، طرح درآمدی یا شرکت خود داشته باشیم و بخواهیم همه آن را با جزئیات به اشتراک بگذاریم. اما مغز انسان در برابر سیل اطلاعات محض، مقاومت می کند و معمولاً بخش زیادی از آن را پردازش نمی کند یا به خاطر نمی سپارد. در مقابل، داستان ها به گونه ای اطلاعات را بسته بندی می کنند که مغز آن ها را به راحتی جذب کرده و به یاد می سپارد. یک داستان خوب می تواند پیامی پیچیده را در قالبی ساده و قابل هضم ارائه دهد، به گونه ای که مخاطب با آن ارتباط برقرار کرده و مفهوم اصلی را به درستی درک کند. این رویکرد، به ویژه در موفقیت در نتورک مارکتینگ، از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا به جای بمباران اطلاعاتی، بر فهم و درک متقابل تاکید دارد.
داستان ها، سد مقاومت را می شکنند
یکی از بزرگترین چالش های فروش، مقابله با مقاومت مشتری است. انسان ها به طور طبیعی در برابر فروخته شدن یا ترغیب شدن جبهه می گیرند. اما داستان ها این سد مقاومت را به شکلی معجزه آسا از بین می برند. وقتی شما یک داستان تعریف می کنید، مخاطب احساس نمی کند که در حال مذاکره یا معامله است؛ بلکه او در حال تجربه یک روایت است. این روایت به او اجازه می دهد تا خود را در جای شخصیت های داستان قرار دهد، با چالش ها و موفقیت هایشان همذات پنداری کند و نتیجه گیری های خود را داشته باشد. این فرآیند، کاملاً غیرمستقیم و بدون فشار است. به جای ارائه لیست بلندبالایی از ویژگی ها و مزایا، داستانی از تجربه یک فرد (شما یا مشتری دیگر) تعریف می کنید که چگونه محصول یا فرصت بازاریابی شبکه ای، زندگی او را تغییر داده است. این رویکرد نه تنها مقاومت را کاهش می دهد، بلکه بستر مناسبی برای ایجاد اعتماد و علاقه فراهم می آورد. چگونه با داستان بفروشیم؟ پاسخ این است: با نفوذ غیرمستقیم و عمیق.
مدارک، می گویند. داستان ها، می فروشند.
قدرت نفوذ داستان در ضمیر ناخودآگاه
داستان ها توانایی منحصر به فردی در نفوذ به ضمیر ناخودآگاه دارند. در حالی که اطلاعات و آمار بخش منطقی و تحلیلی ذهن را هدف قرار می دهند، داستان ها به احساسات، تجربیات و ارزش های عمیق تر ما متوسل می شوند. ضمیر ناخودآگاه، مرکز تصمیم گیری های عاطفی و انگیزه های پنهان است. وقتی داستانی می شنویم که با تجربیات شخصی ما یا امیدها و آرزوهایمان همخوانی دارد، ضمیر ناخودآگاه ما آن را جذب می کند و به آن معنا می بخشد. این بدان معناست که داستان ها می توانند باورهای عمیق تری را در مخاطب ایجاد کنند و او را به سمتی سوق دهند که با منطق صرفاً ممکن نیست. در بازاریابی شبکه ای، این توانایی حیاتی است، زیرا بسیاری از تصمیمات برای پیوستن به یک تیم یا خرید محصول، ریشه در احساس امید، اعتماد و تصویر آینده ای بهتر دارد که داستان ها می توانند آن ها را ترسیم کنند. این همان قدرت نفوذ بر ضمیر ناخودآگاه مشتری است.
قابلیت به خاطر سپردن آسان و تحریک به عمل
مغز انسان برای پردازش و به خاطر سپردن داستان ها طراحی شده است. داستان ها ساختار روایتی دارند که آن ها را از مجموعه ای از حقایق بی ارتباط متمایز می کند. ما می توانیم جزئیات یک داستان را حتی پس از گذشت زمان طولانی به یاد بیاوریم، در حالی که آمار و ارقام به سرعت فراموش می شوند. این ویژگی داستان، آن را به ابزاری قدرتمند برای آموزش بازاریابی مستقیم تبدیل می کند. علاوه بر این، داستان ها اغلب تحریک کننده عمل هستند. وقتی قهرمان یک داستان بر چالش ها غلبه می کند یا به موفقیت می رسد، شنونده ترغیب می شود که او نیز همین کار را انجام دهد. داستان ها حس امیدواری، انگیزه و امکان پذیری را القا می کنند و می توانند مخاطب را به این باور برسانند که او نیز می تواند به نتایج مشابهی دست یابد. این انگیزه درونی، محرک اصلی برای ساخت تیم در بازاریابی شبکه ای و رشد کسب وکار است.
ایجاز و اثربخشی: داستان های کوتاه اما قدرتمند
یکی از تصورات غلط درباره داستان گویی این است که داستان ها باید طولانی و مفصل باشند. تام شرایتر نشان می دهد که این چنین نیست. یک داستان کوتاه، حتی در حد چند جمله، اگر به درستی ساختاربندی و بیان شود، می تواند بسیار قدرتمند و اثربخش باشد. داستان گویی در بازاریابی شبکه ای نیازمند ایجاز است، زیرا زمان مخاطب محدود است و حفظ توجه او حیاتی است. داستان های کوتاه به سرعت به اصل مطلب می پردازند، پیام اصلی را منتقل می کنند و فرصتی برای پرسش و گفت وگو ایجاد می کنند. این داستان های کوتاه، شیرین و قابل تکرار می توانند به ابزاری قدرتمند در دست هر نتورکر تبدیل شوند و به او کمک کنند تا در کمترین زمان ممکن، بیشترین تاثیر را بگذارد. این امر به خصوص در جلسات اول و معرفی های سریع، بسیار مفید است.
تکنیک های داستان گویی برای فروش و جذب همکار
برای تبدیل داستان گویی به یک ابزار عملی در بازاریابی شبکه ای، نیاز به تسلط بر تکنیک های خاصی است که تام شرایتر آن ها را معرفی می کند. این تکنیک ها به شما کمک می کنند تا داستان هایی خلق کنید که نه تنها جذاب باشند، بلکه مستقیماً به اهداف فروش و همکاریابی شما کمک کنند.
شناسایی و رفع ترس های همکاران احتمالی با داستان
یکی از مهم ترین وظایف یک نتورکر، شناسایی و رفع ترس ها و نگرانی های همکاران احتمالی است. افراد اغلب از ناشناخته ها، شکست، یا قضاوت دیگران می ترسند. یک فروشنده معمولی ممکن است سعی کند این ترس ها را با منطق و آمار خنثی کند، اما داستان گو به روشی نرم تر عمل می کند. با تعریف داستان هایی از افرادی که دقیقاً همین ترس ها را داشته اند اما با پیوستن به تیم یا استفاده از محصول، بر آن ها غلبه کرده اند، می توانید به مخاطب آرامش دهید. برای مثال، داستانی از خودتان یا یک همکار که در ابتدا نسبت به بازاریابی شبکه ای تردید داشته، اما با پشتکار و حمایت تیم به موفقیت رسیده است، می تواند بسیار تاثیرگذار باشد. این داستان ها به مخاطب نشان می دهند که ترس های او طبیعی است، اما غلبه بر آن ها امکان پذیر است و او تنها نیست. این رویکرد در مهارت های همکاریابی بسیار کلیدی است.
فراتر از پورسانت ها: جذب بر اساس ارزش ها
بسیاری از افراد در بازاریابی شبکه ای اشتباه می کنند و تنها بر جنبه های مالی و پورسانت ها تاکید می کنند. در حالی که درآمد مهم است، اما انگیزه اصلی بسیاری از افراد، فراتر از پول است. آن ها به دنبال آزادی زمانی، کمک به دیگران، رشد شخصی، حس تعلق به یک تیم، یا دستیابی به اهداف بزرگتر هستند. شرایتر تاکید می کند که باید داستان هایی را روایت کرد که به این ارزش های عمیق تر مخاطب متوسل شوند. داستانی از یک مادر خانه دار که به لطف انعطاف پذیری نتورک مارکتینگ توانسته هم درآمد کسب کند و هم زمان بیشتری را با فرزندانش بگذراند، یا داستانی از فردی که با کمک محصولات شرکت، سلامت خود را بهبود بخشیده و حالا به دیگران نیز کمک می کند، می تواند بسیار قدرتمندتر از نمایش یک فیش حقوقی باشد. این داستان ها به مخاطب نشان می دهند که موفقیت در نتورک مارکتینگ صرفاً مالی نیست، بلکه به معنای زندگی با معنا و هدف است.
همه بازاریابی شبکه ای می کنند اما پورسانت نمی گیرند
یک حقیقت جالب که تام شرایتر به آن اشاره می کند این است که تقریباً همه افراد در زندگی روزمره خود نوعی از بازاریابی شبکه ای را انجام می دهند، بدون اینکه پورسانتی دریافت کنند. آن ها رستوران های خوب، فیلم های دیدنی، یا آرایشگران ماهر را به دوستان و آشنایان خود معرفی می کنند. این معرفی ها نوعی بازاریابی دهان به دهان است که هسته اصلی بازاریابی شبکه ای را تشکیل می دهد. با تعریف داستانی در این مورد، می توانید فرصت پنهان در بازاریابی شبکه ای را برای مخاطب آشکار کنید. مثلاً داستانی از خودتان که چگونه بدون هیچ پاداشی یک محصول یا خدمت را به دیگران توصیه کرده اید، سپس این سوال را مطرح کنید که اگر بابت این توصیه ها پورسانت دریافت می کردید، چه می شد؟ این تکنیک، ذهن مخاطب را باز می کند و به او کمک می کند تا ببیند که فعالیت های روزمره اش می تواند به یک منبع درآمد تبدیل شود. این یک راه عالی برای غلبه بر مقاومت مشتری است.
ایجاد کاریزما و اعتماد: مثل یک ستاره راک اندرول!
کاریزما و اعتماد، دو عنصر حیاتی در فروش در بازاریابی شبکه ای هستند. مردم تمایل دارند با کسانی کار کنند که آن ها را دوست دارند، به آن ها اعتماد دارند و از آن ها الهام می گیرند. تام شرایتر به این نکته اشاره می کند که داستان ها می توانند به شما کمک کنند تا کاریزمای شخصی خود را افزایش دهید و در نظر مخاطب به یک ستاره راک تبدیل شوید. داستانی از اینکه چگونه خودتان از نقطه صفر شروع کرده اید، با چالش ها روبه رو شده اید و بر آن ها غلبه کرده اید، یا داستانی که نشان دهنده ارزش ها، صداقت و تعهد شما باشد، می تواند این حس اعتماد و کاریزما را ایجاد کند. این داستان ها به جای اینکه شما را در موضع یک فروشنده قرار دهند، شما را به عنوان یک رهبر، راهنما و الهام بخش معرفی می کنند. اعتماد، زمینه اصلی برای اصول ارتباط موثر در فروش است.
داستان هایی برای حل مشکل پیدا نکردن همکار خوب
یکی از شکایت های رایج در بازاریابی شبکه ای، مشکل پیدا کردن همکاران خوب یا مناسب است. شرایتر این مشکل را به دیدگاه و استراتژی اشتباه نسبت می دهد. او پیشنهاد می کند که به جای جستجوی افراد مناسب، باید به خودمان نگاه کنیم و ببینیم آیا داستان هایی که تعریف می کنیم، افراد مناسب را جذب می کنند یا خیر. داستانی که نشان دهد چگونه یک فرد با توانایی های متوسط، به واسطه سیستم آموزشی و حمایتی تیم، به موفقیت های بزرگ دست یافته است، می تواند دیدگاه افراد را تغییر دهد. همچنین، داستان هایی که در آن ها تاکید بر آموزش، رشد شخصی و مسئولیت پذیری باشد، افراد جدی و متعهد را جذب خواهند کرد. این داستان ها به جای جذب افرادی که صرفاً به دنبال پول آسان هستند، کسانی را جذب می کنند که برای ساخت تیم در بازاریابی شبکه ای با ارزش های بلندمدت همسو هستند.
از شاغل تا صاحب کار: تغییر ذهنیت با داستان
بسیاری از همکاران احتمالی در بازاریابی شبکه ای، ذهنیت یک شاغل را دارند؛ یعنی به دنبال امنیت شغلی، حقوق ثابت و دستورالعمل های مشخص هستند. در مقابل، یک نتورکر موفق باید ذهنیت یک صاحب کار یا کارآفرین را پرورش دهد که شامل ریسک پذیری، استقلال و مسئولیت پذیری است. داستان ها ابزاری عالی برای تغییر این ذهنیت هستند. می توانید داستانی از خودتان یا یک همکار دیگر تعریف کنید که چگونه از یک شغل سنتی استعفا داده، وارد نتورک مارکتینگ شده و با چالش ها و سختی های اولیه روبه رو شده، اما در نهایت به آزادی مالی و زمانی رسیده است. این داستان ها به مخاطب کمک می کنند تا ببیند که تغییر ذهنیت از شاغل به صاحب کار نه تنها ممکن است، بلکه می تواند منجر به زندگی ای شود که همیشه آرزویش را داشته است. این پرورش ذهنیت، یکی از نکات فروش در بازاریابی شبکه ای است که کمتر به آن توجه می شود.
ساخت و توسعه تجارت بازاریابی شبکه ای با داستان
داستان گویی تنها برای جذب افراد نیست؛ بلکه ابزاری قدرتمند برای حفظ، آموزش و توسعه تیم و ایجاد یک تجارت پایدار در بازاریابی شبکه ای است. تام شرایتر به اهمیت استفاده از داستان ها در مراحل پیشرفته تر ساخت تجارت نیز تاکید می کند.
ساخت اعتبار و جلب اعتماد پایدار
در دنیای بازاریابی شبکه ای، اعتبار و اعتماد از هر چیزی ارزشمندتر است. مردم باید به شما، به شرکتتان و به محصولتان اعتماد کنند. داستان ها می توانند بنیان های محکمی برای این اعتماد ایجاد کنند. داستانی از بنیان گذاران شرکت و ارزش های آن ها، یا داستانی از کیفیت بی نظیر محصولات و تاثیرات مثبت آن ها بر زندگی مردم، می تواند به جلب اعتماد پایدار کمک کند. همچنین، داستان های موفقیت اعضای تیم که نشان دهنده حمایت و کارآمدی سیستم آموزشی است، اعتبار شما را به عنوان یک اسپانسر و رهبر افزایش می دهد. این داستان ها به جای ادعاهای صرف، شواهد عینی و احساسی ارائه می دهند که مخاطب به راحتی می تواند با آن ها ارتباط برقرار کند و به آن ها باور داشته باشد.
اصل اطلاع رسانی و اصل واکنش
تام شرایتر دو اصل مهم را معرفی می کند: «اصل اطلاع رسانی» و «اصل واکنش». اصل اطلاع رسانی به این معنی است که اطلاعات به روشی ارائه شوند که به بهترین شکل درک شوند. اصل واکنش نیز به دریافت بازخورد مثبت از مخاطب اشاره دارد. داستان گویی بهترین ابزار برای اجرای این دو اصل است. به جای ارائه اطلاعات خشک و بی روح، آن ها را در قالب داستان هایی جذاب ارائه دهید. مثلاً، برای توضیح طرح درآمدی پیچیده، می توانید داستانی از یک فرد عادی را تعریف کنید که چگونه با پیروی از این طرح، به درآمد دلخواهش رسیده است. این کار باعث می شود اطلاعات بهتر منتقل شده و درک شوند (اصل اطلاع رسانی). سپس، وقتی مخاطب به داستان شما واکنش مثبت نشان می دهد، سوال می پرسد، یا ابراز علاقه می کند، شما به اصل واکنش دست یافته اید. این تعامل، زمینه را برای اصول ارتباط موثر در فروش فراهم می کند.
تمایز از طرح های هرمی و پانزی با داستان
یکی از بزرگترین چالش های بازاریابی شبکه ای، تمایز آن از طرح های هرمی و پانزی است که به طور غیرقانونی فعالیت می کنند و اعتبار این صنعت را خدشه دار کرده اند. بسیاری از همکاران احتمالی این نگرانی را در ذهن خود دارند. شرایتر پیشنهاد می کند که داستان هایی تعریف کنید که به وضوح تفاوت ها را نشان دهند. مثلاً، داستانی از خودتان یا یک همکار که در گذشته تجربه بدی با طرح های غیرقانونی داشته، اما با ورود به نتورک مارکتینگ قانونی و معتبر، تفاوت ها را درک کرده است. این داستان ها باید بر روی محصول محور بودن کسب وکار، تلاش و کار واقعی برای کسب درآمد، و عدم نیاز به جذب بی رویه افراد بدون تمرکز بر فروش محصول یا خدمت تاکید کنند. با داستان گویی در بازاریابی شبکه ای، می توانید شفافیت ایجاد کنید و ذهنیت منفی را از بین ببرید.
اهمیت راهنمایی اسپانسرها و تقویت ارتباط در تیم
نقش اسپانسر در بازاریابی شبکه ای حیاتی است. اسپانسرها نه تنها راهنما و مربی هستند، بلکه منبع الهام و حمایت برای اعضای جدید تیم به شمار می روند. تام شرایتر بر اهمیت داستان هایی تاکید می کند که نقش اسپانسرها و تاثیر راهنمایی آن ها را برجسته می سازند. داستانی از خودتان که چگونه راهنمایی های اسپانسرتان به شما کمک کرده تا بر یک چالش بزرگ غلبه کنید یا به یک موفقیت دست یابید، می تواند به اعضای جدید تیم انگیزه دهد تا از اسپانسر خود راهنمایی بگیرند و اعتمادشان را تقویت کنند. این داستان ها همچنین به ایجاد فرهنگی از حمایت متقابل و همکاری در تیم کمک می کنند که برای ساخت تیم در بازاریابی شبکه ای و پایداری آن ضروری است.
مدیریت افراد با مهارت اما بی انگیزه / یا کسانی که زمانش برایشان مناسب نیست
در هر تیم بازاریابی شبکه ای، با افراد مختلفی روبرو خواهید شد. برخی ممکن است مهارت های بالقوه خوبی داشته باشند اما انگیزه کافی برای حرکت نداشته باشند، یا شرایط زندگی آن ها به گونه ای باشد که فعلاً نتوانند تمام توان خود را به کار گیرند. شرایتر پیشنهاد می کند که با داستان ها می توان به این افراد کمک کرد. داستانی از فردی که در ابتدا انگیزه کافی نداشته اما با دیدن موفقیت های دیگران یا درک پتانسیل واقعی بازاریابی شبکه ای، شروع به فعالیت کرده و به نتایج دلخواه رسیده است، می تواند الهام بخش باشد. همچنین، برای کسانی که زمان مناسبی برایشان نیست، داستانی از فردی که با چالش های مشابهی روبرو بوده اما با برنامه ریزی هوشمندانه و تعهد، توانسته تجارت خود را به تدریج بسازد، می تواند به آن ها دیدگاه و امید دهد. این رویکرد، در مدیریت تیم و پرورش رهبران آینده اهمیت بسیاری دارد.
داستان هایی که به اقدام ختم می شوند
هدف نهایی هر داستان در بازاریابی شبکه ای، تحریک مخاطب به اقدام است؛ چه خرید محصول، چه پیوستن به تیم، یا حتی یک قرار ملاقات برای کسب اطلاعات بیشتر. شرایتر تاکید می کند که داستان های شما باید به گونه ای پایان یابند که مخاطب را به این فکر وادارد: من هم می توانم این کار را انجام دهم یا این فرصت برای من هم هست. داستان هایی که در آن ها قهرمان داستان با چالش ها روبرو می شود، راه حلی پیدا می کند (محصول یا فرصت شما) و به موفقیت می رسد، و سپس با یک فراخوان به عمل ضمنی یا صریح همراه می شوند، بسیار موثر خواهند بود. این داستان ها باید الهام بخش باشند و حس امکان پذیری را در مخاطب ایجاد کنند، او را متقاعد سازند که قدم بعدی را بردارد و برای موفقیت در نتورک مارکتینگ تلاش کند.
نتیجه گیری: داستان شما، پلی به سوی موفقیت در نتورک مارکتینگ
کتاب «فروش، همکاریابی و ساخت تجارت بازاریابی شبکه ای با کمک داستان» اثر تام شرایتر، بیش از یک راهنمای ساده، یک فلسفه قدرتمند را برای موفقیت در نتورک مارکتینگ ارائه می دهد. این کتاب نشان می دهد که در دنیایی پر از اطلاعات و رقابت، آنچه که واقعاً در ذهن و قلب انسان ها می نشیند و آن ها را به سوی عمل سوق می دهد، داستان ها هستند. داستان گویی نه تنها یک هنر، بلکه یک مهارت حیاتی است که می تواند مقاومت ها را بشکند، اعتماد ایجاد کند، به ضمیر ناخودآگاه نفوذ کند و در نهایت، به ساخت تجارت بازاریابی شبکه ای پایدار و رو به رشد منجر شود.
از معرفی اولیه محصول و فرصت گرفته تا آموزش و مدیریت تیم، قدرت داستان ها در تمام ابعاد بازاریابی شبکه ای غیرقابل انکار است. تام شرایتر با تخصص ۴۰ ساله خود، راهکارهای عملی و تکنیک های اثبات شده ای را ارائه می دهد که به شما کمک می کند تا داستان های خود را بیابید، آن ها را به شکلی موثر روایت کنید و از آن ها برای جذب همکاران ایده آل و مشتریان وفادار بهره ببرید. این کتاب نه تنها به شما آموزش داستان سرایی در نتورک مارکتینگ می دهد، بلکه بینشی عمیق در مورد روانشناسی انسان و ارتباطات موثر ارائه می کند.
برای دستیابی به درک عمیق تر و جزئیات بیشتر در مورد هر یک از این تکنیک ها و تبدیل شدن به یک داستان گوی حرفه ای در بازاریابی شبکه ای، مطالعه کامل این کتاب ارزشمند توصیه می شود. با به کارگیری آموزه های تام شرایتر، شما قادر خواهید بود تا ارتباطات خود را بهبود بخشید، موانع فروش را از بین ببرید و تیم رویایی خود را بسازید.
همین امروز قدرت داستان گویی در بازاریابی شبکه ای را کشف کنید، داستان های خود را پیدا کنید و شروع به فروش، همکاریابی و ساخت تجارت رویایی خود با کمک آن ها کنید. به یاد داشته باشید، همانطور که تام شرایتر می گوید: «مدارک، می گویند. داستان ها، می فروشند.» داستان شما می تواند پلی به سوی موفقیت باشد.
آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب بازاریابی شبکه ای تام شرایتر – فروش و همکاریابی" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، به دنبال مطالب مرتبط با این موضوع هستید؟ با کلیک بر روی دسته بندی های مرتبط، محتواهای دیگری را کشف کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب بازاریابی شبکه ای تام شرایتر – فروش و همکاریابی"، کلیک کنید.